با بیان شهادت ثالثه در اذان، جنبه شعاری این عبارت را زنده نگه میداریم و مذکر حقیقت ولایت علوی میگردیم و از سویی دیگر، با بحث و توجه به مبانی عقلی و نقلی، ذیل جواز بیان این عبارت در اذان، جنبه تعلیمی آن را نیز مورد توجه قرار دادهایم.
کتاب شهادت ثالثه نوشته دکتر محمد اسدی گرمارودی و دکتر امید آهنچی هیئت علمی مرکز معارف اسلامی و علوم انسانی دانشگاه صنعتی شریف از انتشارات کتاب او میباشد.
در عصر حاضر لازم است تمامی باورهای دینی با ادله محکم عقلی ونقلی مطرح گردند تا به شبهات دوستان مخلصی که صادقانه برای رفع ابهام خویش به بیان سؤال میپردازند و نیز دشمنان مغرضی که آگاهانه به شبههپراکنی و اشکالتراشی مشغولاند، پاسخ داده شود تا مستمسکی در دست بهانه جویان قرار نگیرد و عقاید دوستان مخلص نیز متزلزل نگردد و باید دقت داشت که افراط و تفریط ، مخل و بازدارنده کشف حقیقت خواهد بود. افراط در جنبه عقلی، بدون توجه به جهات نقلی آن، شیوه اعتزال را در تاریخ اسلام و از سویی دیگر، تفریط، سبب ساز قشریگری خواهد شد و باعث میگردد انسان کارآیی عقل را نادیده بگیرد و نقش آن را در مباحث اعتقادی، انکار نماید، شیوه اشعریگری در میان اهل سنت و اخباریگری در بین شیعیان، این جمود دینی را رقم زده است.
ذکر شهادت ثالثه که همان شهادت به ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام در اذان و اقامه میباشد،از حساسیت خاصی برخوردار بوده است؛ تا جایی که مخالفان مکتب تشیع همواره سعی نمودهاند تا با کم رنگ نشان دادن ارزشهای واقعی اسلام و مخفی نگه داشتن حقیقت ولایت، به عنوان متمم و مکمل رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله، ریشه و اساس تفکر شیعی را زیر سؤال ببرند. و حتی برخی از خود شیعیان، بر اساس یک برداشت سطحی، اشکالی را مطرح نمودهاند که طی آن، ذکر شهادت ثالثه را بدعت در اذان میدانند.
آنان این شبهه را مطرح میکنند که عبارت «اَشهَدُ اَنَّ عَلیّا وَلیُّ الله» در اذان پیامبر صلی الله علیه و آله نبوده و شیعه، آن را به اذان اضافه کرده است که این امر نوعی بدعت به شمار میرود و در نتیجه حرام و ناپسند خواهد بود. این مطلب زمانی اهمیت بیشتری مییابد که آنان در گفتههای خود به روایتی از شیخ صدوق، عالم برجسته شیعه، در کتاب مشهور «من لایحضره الفقیه» نیز استناد مینمایند.
بدین جهت این نوشتار، عهدهدار پاسخ به مسئلهی شهادت ثالثه است تا گامی هر چند کوچک در تبیین عقاید مستحکم شیعی برداشته باشیم و اهمیت پرداختن به بحث شهادت ثالثه را میتوان بر اساس قرآن کریم، روایات، شواهد تاریخی و قواعد فقهی از دو منظر بررسی نمود؛ وجه نخست، همان پاسخ به شبهات وارد بر این مطلب و روشن نمودن اهمیت بیان این ذکر در اذان است و وجه دوم که آن هم از اهمیت بالایی برخوردار میباشد، دستیابی به روشی کلی برای حل مسائلی از این دست است.
در این کتاب تلاش ما بر این است تا نشان دهیم علمای شیعه، پس از یافتن شواهد عقلی و نقلی کافی برای رد یا قبول مطلبی به راحتی و بدون هیچگونه تعصب و پیشداوری متذکر حقیقت مطلب میگردند و شهادت ثالثه را جزئی از اذان نمیدانند؛ بلکه آن را امری مستحب به شمار میآورند و بر مبنای دلایل عقلی و نقلی بیان میدارند که این امر نه تنها بدعت نیست؛ بلکه از ارزندهترین مصادیق تعظیم شعائر الهی نیز به شمار میرود.
در شرایطی که دشمنان سعی در زیر پا نهادن حقایق دینی و بیارزش نشان دادن عظمت امیرالمؤمنین علیه السلام دارند، شهادت ثالثه به عنوان زنده نگهدارندهی شعار ولایتمداری در اذان، از جایگاهی بسیار مهم و بیبدیل برخوردار میباشد؛ چراکه اذان، عالیترین شکل اعلان شعار در اسلام است.
بنابراین ما با بیان شهادت ثالثه در اذان، جنبه شعاری این عبارت را زنده نگه میداریم و مذکر حقیقت ولایت علوی میگردیم و از سویی دیگر، با بحث و توجه به مبانی عقلی و نقلی، ذیل جواز بیان این عبارت در اذان، جنبه تعلیمی آن را نیز مورد توجه قرار دادهایم.